میانگین سنی فوتشدگان در کشور/فوت مردان ۶ درصد بیشتر از زنان
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۶۲۲۱۶
به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از سازمان ثبت احوال کشور، میزان نرخ خام فوت در کل کشور در ۶ ماهه نخست امسال برابر با ۵ نفر در هزار نفر جمعیت بوده است که استان گیلان با نرخ ۷.۱ در هزار نفر جمعیت بیشترین نرخ فوت و استان هرمزگان با نرخ ۳.۹ در هزار نفر جمعیت کمترین نرخ فوت را در بین استانها داشتند.
در ۶ ماهه نخست امسال میانگین سنی فوتشدگان در کشور با ۶۵.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشترین تعداد فوت شدگان مربوط به گروه سنی ۸۹-۸۵ سال است؛ به طوری که ۱۰ درصد از کل فوتشدگان مرد و ۱۲.۹ درصد از کل فوتشدگان زن مربوط به این گروه سنی بودند.
در ۶ ماهه نخست امسال ۲۰۷ هزار و ۶۶۳ رویداد فوت به ثبت رسیده است که این میزان نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۰۸ هزار و ۱۴۵ فوتی ۰.۲ درصد کاهش را نشان میدهد. از تعداد فوتهای ثبت شده ۵۶.۸ درصد مرد و ۴۳.۲ درصد زن بودند.
در گزارش سازمان ثبت احوال تاکید شده است؛ بر اساس اطلاعات موجود این سازمان از ابتدای فروردین تا پایان شهریور امسال در مقابل هر ۱۳۱ مرد فوت شده، ۱۰۰ زن فوت شدهاند و فوت مردان ۶ درصد بیشتر از زنان بوده است.
بر اساس اطلاعات موجود در ۶ ماهه نخست امسال مردان ۵۶.۸ و و زنان ۴۳.۲ درصد از ثبت فوتها را به خود اختصاص داده اند که این میزان در مدت مشابه سال گذشته ۵۶.۹ درصد برای مردان و ۴۳.۱ درصد برای زنان بوده استو همچنین در مقایسه ۶ ماهه امسال با مدت مشابه سال قبل ثبت فوت مردان ۰.۳ درصد و زنان ۰.۰۴ درصد کاهش داشته است.
ثبت احوال در این گزارش تصریح کرده است؛ مرگ و میر از عوامل مؤثر حرکات جمعیتی است، آمار مربوط به وفات برای تهیه تخمینها و پیشبینیهایی از جمعیت کل کشور و برای سطوح مختلف نواحی جغرافیایی در داخل یک کشور ضرورت دارند. زمان وقوع دقیق مرگ در جمعیتشناسی از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
بر اساس قانون، مهلت قانونی ثبت فوت در ثبت احوال ۱۰ روز است و برابر ماده ۲۲ قانون ثبت احوال کشور، وفات هر فرد اعم از ایرانی یا خارجی باید به یکی از ادارات ثبت احوال سراسر کشور اعلام شود همچنین وفات ایرانیان در خارج از کشور به مأموران کنسولی محل اقامت یا به یکی از ادارات سازمان ثبت احوال کشور اعلام میشود.
نزدیکترین خویشاوند متوفی یا هر شخصی که در موقع وفات حاضر بوده با ارائه مدرک شناسایی، مأموران انتظامی متصدی یا صاحب مکانی که وفات در آن رخ داده است، متصدیان گورستانها، مقامات قضائی و نظامی و گروههای امدادی، میتوانند برای اعلام وفات و دریافت گواهی فوت اقدام کنند.
شبکه اعلام وقایع حیاتی در کشور از سال ۱۳۸۵ و با مشارکت بیش از ۳۵ هزار ثبت یار شکل گرفته است و ثبت یاران شامل دهیاران، بهورزان، متصدیان آرامستان ها، اعضای شوراهای اسلامی، شورایاران، مسئولان پایگاههای بسیج و مدیران مدارس هستند.
این مجموعه در ذیل شورای هماهنگی ثبت احوال استانها و شهرستانها به ریاست استانداران و فرمانداران فعال بوده و با برنامه ریزی و تلاش مستمر به انجام رسیده است؛ اکنون بیش از ۹۸ درصد فوتهای ثبت شده در فاصله کمتر از یک سال از رخداد، در مهلت قانونی ۱۰ روزه به ثبت میرسند.
کد خبر 5935835منبع: مهر
کلیدواژه: سازمان ثبت احوال قوه قضاییه مرگ و میر قوه قضاییه هلال احمر جمهوری اسلامی ایران سازمان هواشناسی جنگ غزه زنان تهران امداد رسانی انسیه خزعلی میراث فرهنگی آلودگی هوا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش شرکت کنترل کیفیت هوای تهران دادگستری تهران وضعیت جوی کشور ۶ ماهه نخست امسال ثبت احوال فوت شدگان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۶۲۲۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توهین در آزادی، فرصتی دوباره برای احیای حقوق زنان در ورزشگاهها
توهین یک مرد به خانمهای حاضر در ورزشگاه آزادی، فرصت اعتراض دوبارهای به مخالفان حضور زنان در استادیومها داده است.
به گزارش خبرورزشی، حواشی دیدار پرسپولیس و سپاهان کماکان ادامه دارد و بیش از همه حول توهینهای مردی میگذرد که سخنان او هیچ خریداری نداشت.
اما اگر از حکم کمیته انضباطی (ممنوعیت ۱۰ ساله برای ورود به ورزشگاهها) و اینکه چهقدر قابلیت اجرایی دارد بگذریم، موضوع از ابعاد دیگری نیز قابل بررسی است:
اول اینکه چرا صحبتهای یک تماشاگر پای دیگر تماشاگران و حاضران نوشته میشود؛ مگر در برخورد با راننده متخلف باید شرایط را برای دیگر رانندگان تنگ کرد یا جُرمِ ورزشکار خاطی را همه ورزشکاران گردن میگیرند که حالا برای این خطا و بیحرمتی، عدهای دوره افتادهاند که مسئله را با محوریت هوادار و تماشاگر و کلیت فوتبال بررسی کنند؟
دوم آنکه مگر حرمت و کرامت انسانی محدود به زنان است که بسیاری برای پیشبرد اهداف و دغدغههای خود، جایگاه زن را بهانه کردهاند و بهطور هماهنگ مسئله را از این زاویه بررسی میکنند؟ مگر توهین وابسته به جنس و نقش توهیندیده است که عدهای به اسم حمایت از زن و حراست از جایگاه او، جلو افتادهاند و تازه برای همین بهانه هم به فکر حذف زنان از استادیوم هستند؟ یعنی اگر بیحرمتیِ مشابهی بهجای زن، به گروه عظیم دیگری مثلن قشر کارگر اتفاق افتاده بود، دلواپسان ابتدا غم نان کارگر را به سینه میزدند و در مرحله چارهجویی، حذف کارگران از استادیوم را تجویز میکردند؟ هرچهقدر واکاوی اتفاق پیشآمده با محوریت «توهیندیده» عجیب است، جستوجوی راهحل در همین سمت ماجرا عجیبتر و چه بسا خندهدار به نظر میرسد! من خطا کنم و تو مجازات شوی در کدام عدالتخانهای تعریف شده؟
سوم و مهمترین، بررسی موضوع در بعد کلان و از زاویه فرهنگی و اجتماعی است؛ اینکه چرا مردی چنین افکار و ادبیاتی دارد، جدای آنکه از مسئولیت او در این بیحرمتی ذرهای نمیکاهد، برگرفته از فرهنگ مردسالار و زنستیزی است که متاسفانه کماکان در جامعه وجود دارد. البته که ارتقای فرهنگی در مسئله برابری زن و مرد، نه آسان است، نه در کوتاهمدت قابل انجام و نه موضوع این نوشتار، اما نقش ورزش، فوتبال و استادیومها در همین فقره قابل بررسی است؛ وقتی مردان در استادیوم سهم بیشتری دارند، جایگاه بهتری دارند و نزدیکتر مینشنیند، بدون حسابوکتابِ خاصی مشمول شرایط بهتری شدهاند که در ادامه همان تفکر جنس دوم(!) است.
هرچهقدر بدبینیمان نسبت به بهانه تازهمتولدشدهای به نام «مشکلات زیرساخت» را کاهش دهیم، باز هم میتوان در همین شرایط تفکیکِ جایگاه زنان، وضعیت برابر و بهتری برای آنان بهوجود آورد. اگر خانوادهها نمیتوانند کنار یکدیگر تماشاگر مسابقه موردعلاقهشان باشند، میتوان لااقل سهم یکسانی برای زن و مرد در نظر گرفت. اینکه از یک ورزشگاه مثلن ۵۰هزار نفری، ۴۸هزار بلیت را به مردان تخصیص دهیم و فقط ۲هزار بلیت برای خانمها آزاد کنیم و ایشان را در بدترین سکوها بنشانیم، جز اینکه ادعا کنیم مجوز حضور زنان را صادر کردهایم چه حاصلی داشته است؟
یادآور میشود استقبال پرتعدادتر مردان برای تماشای فوتبال حق بیشتری برای آنان ایجاد نمیکند. در وضعیت تفکیکشده فعلی، تصمیمگیرندگان باید با شمالی و جنوبی (یا شرقی و غربی) کردن استادیوم و ورودیها، مساوات را برای زنان در فرصت و حق انتخاب فراهم کنند تا هم برای تهیه بلیت با مشکلات عدیده کنونی مواجه نباشند و هم همانند مردان امکان انتخاب بلیت با توجه به جایگاه و فاصله از زمین داشته باشند.
و در پایان؛ این تاکیدِ یادداشت روزنامه کیهان که شرایط ورزشگاهها به گونهای است که بسیاری از خانوادهها نه خود به ورزشگاه میروند و نه اجازه حضور فرزندانشان را میدهند، نکته دقیقی است که چارهاش نه در حذف زنان یا گوشهنشینیِ آنها، که اقدام فوری جهت فراهم کردن فرصت برای همین خانوادههای علاقهمند مورداشاره کیهان است. اینکه میگویند مگر نگفتید ورود زنان جو ورزشگاه را بهتر میکند اما دیدید که نکرد و گفتیم که نمیکند، ماهیگرفتن از آب گلآلودی است که فدراسیون فوتبال با مدلی که برای حضور زنان در پیش گرفته مسبب آن است. فراموش نکنیم آنهایی که مدعی بودند حضور زنان میتواند موجب بهبود وضعیت فرهنگی استادیومها شود، سینما و شهربازی و بازار و دهها مثال دیگری را نشان میدادند که روش کنونی جانمایی زنان هیچ شباهتی به آن مثالها ندارد! البته که ورزشگاهها بهخاطر چنددهه مردانه بودن شرایط متفاوتی دارند، اما راه اصلاح، در استمرار این وضعیت یا تغییر معیوب آن نیست.
کانال عصر ایران در تلگرام